نقدی بر مجموعه رباعیات شکوفه های خوش پوش اثر ایرج صف شکن چاپ دوم
مجموعه رباعیات دفتر شکوفه های خوش پوش ایرج صف شکن
که شامل 154 رباعی است و بسیار خاص می باشد.زیرا شاعری آن را سروده که خودشاعر یست با پس زمینه شعر نو ،مدرنیسم و سراینده شعر سپید.بنابراین در رباعی مدرن (از لحاظ تعابیر جدید و مضمون نواز منظری دیگر نگریسته)که حاوی مضامین فلسفی،عشقی و هنری است کاملا موفق بوده (با توجه به هنری که برخاسته از دانش و علاقه ایشان به موسیقی و ساز و آوازو خط و نقاشی است.) لذا صف شکن با دید و درک فوق العاده بالا به جهان هستی نگریسته و گاهاعالم وجود را زیر سوال برده و با مضامین فلسفی مخاطب را همراه شعر و شعور خود به کنه کائنات و باورها درگیر می کند
ص (83)
گفتم که منم ،شکل سوال آمده ام
بی پیرهن و بدون بال آمده ام
برگشت و مرا چنین نشان داد به خود
در شکل خودم شکل محال آمده ام
ویا ص(94)
گفتند نگاه کن نظر باز شده
در پیری خود معرکه پرداز شده
این بال که می سوخت به آن بال بگفت
پرواز بدون بال آغاز شده
امروزه شاعران سعی بر سرایش با مفاهیم انتزاعی نیز دارند، ایهام آفرینی می کنند وبا سبک و زبان خاص مخاطب را بدنبال افکار خود می کشانند و اذهان خوانندگان را با دریافت های متعدد باز سازی می کنند ناگفته نماند که در شعر کلاسیک هم همینطور.
مثلا مخاطبین اشعار حافظ از هر قشر و گروهی که باشند بصور گوناگون مضامین و مفاهیم را دریافت می کنند لذا شعری موفق است که در ذهن مخاطبان تفسیر ،تصویر و مضمون های بی اندازه و متفاوت را ایجاد کند .در اشعار حافظ شاعر قرن هشتمدر چند شعر انتزاع هم دیده می شود.مثلا
دیشب به سیل اشک ره خواب میزدم
نقشی به یادروی(خط)تو بر آب میزدم
ویا
یک دست جام باده و یک دست زلف یار
رقصی چنین میانه میدانم آرزوست
مینید چه تصویر و یا تصاویر زیبایی می توان دریافت کرد. گاهی اوقات خواننده چندد بار شعری میخواند و دریافت ها متعددی میگیرد.بطور کلی هنرمندان در هر زمینه ای که فعالیت می کنند،می خواهند به مخاطبان خود لذت ببخشند.نقاش ،خطاط ،مجسمه ساز ،آهنگسازو غیره در هنرشان با نقش آفرینی و خلاقیت و تاثیر گذاری اثاری جاودان می آفرینند.
ص (121)
گویند جرا سرخ و سپیدی و بنفش
بی پرده بی رنگ چرا این همه نقش
بومیم مهیا و کماندار عجب
بر بوم قلم می زند و اینهمه نقش
صف شکن از تهمتن و رخش از خودسوزی ققنوس تا ماهی سیاه کوچولوی صمد و سه قطره خون صادق یاد میکند. از جمله ویژگیهای رباعیات صف شکن حفظ ارتباط موضوعی و معنایی است که در اغلب رباعیات ایشان دیده میشودهمچنین استفاده از صنایع ادبی از جمله ایهام ،تشبیه ، پارادوکس و.. می باشد.
در رباعی ص(79)
در پرده یکی نقش هویدا شده بود
یک غنچه درون آینه وا شده بود
در زیر نگاه تیز شبنم دیدم
یک ماه کنار پرده پیدا شده بود
می بینیم که یک در میان کلمه در و یک تکرا شده.البته هیچ مشکلی نیست اما برای جلوگیری از تکرارو زیبایی هر چه بیشتر معنا و موسیقی می بایست چنین باشد:
تا عنچه درون آینه وا شده بود
در پرده یکی نقش هویدا شده بود
در زیر نگاه تیز شبنم دیدم
یک ماه کنار پرده پیدا شده بود
دررباعی ص(117)
دیدم که تورا حلقه تدبیر به دست
یک کوچه همی دف و یکی عاشق مست
چون دانه به دانه در تو تسبیح شدم
خندیدی و گفتی که همین است که هست
ویا
یک دست گل و دست دگر عاشق مست
می گفت ببین جهان همین است که هست
چون پیچ به پیچ دامنش در پیچید
یک کوزه به شانه بود و یک کوزه به دست
که ضمن تداعی رباعیات خیام صف شکن با نگرشی نوین مخاطب را کن فیکون می کند. حلقه و دف و گردی آنها و حرکات سر عاشق مست که باز مدور است گردی دانه و تسبیح و کوزه و دور تسلسل جهان هستی و نظم در آفرینش و چرخش ایام و گذشت زمان و حیات و مرگ . بسیاری از رباعیات صف شکن اینگونه است. اگرچه از تعابیر قدیمی هم در رباعیات همچنان استفاده کرده مانند کنگره ایوان ، دامن پر ستاره،نقاش ازل،فرق شکسته،سرای عالم،و.....
اندیشه قفلی و کلیدی که پرید
پیچید به خود کلید و آن قفل ندید
ببینید که چه ایهامی دارد اندیشه قفل و چه بجا پیچیدگیهای انسان را مطرح میکندکه شاملو هم : انسان دنیایی است
در رباعی زیرو تعدادی رباعی دیگر گذر عمر و گذشت زمان را می بینیم
ص(118)
من بی تو توان از تو گفتن دارم
هر واژه که گویند نگو من دارم
هر برگ که از شاخه جدا گشت بگفت
از بهر چه من شتاب رفتن دارم
و سخن نیکوتر اینکه همانطوری که قبلاگفته شدصدای موسیقی را از درون رباعیات صف شکن می شنویم
ص(123)
ما زخمه به تار دل فراوان زده ایم
هر ساز که می گفت بزن آن زدهایم
ویاص(90)
وانگه زگلوی شعر بر خواهم خاست
شیپور به دست و نعره زن بر سر رود
به راستی جای تقدیر دارد
ویاص(124)
دیدی که سرود خوان سرودند به شب
هر بغض گلو گرفته ، آواز شود
ویا
ص(141)
می گفت صدا،صدا،صدا می آید
این چهچهه از گلوی ما می آید
یک لحظه شنیدیم که مرغ دم بخت
می گفت ری را، ری را، ری را می آید
با آرزوی توفیق هر چه بیشتر صف شکن
کشیده اند
بیش تر از
حوادث
پشت چشمانت
سایه های آویزان را
باید
آغاز شوی
با بوسه ای
و بر اتفاق
عبور کنی
نترس
موسیقی نگاهت
مدام
سجده دارد
بر بیداری ،
تا قرارمان زیر باران
و چتری برای دو نفر .
سروده آوا رضایی
موج نا آرام و بی پروای دریاها منم
ساحل بشکسته از طوفانِ نا پیدا منم
آنکه هر شب دل به دریا میزند خاموش و سرد
صبحدم در چشمه ی چشمش شود رسوا منم
تا زند سوسو چراغِ ِ لحظه ها برچشم ِدل
تا کِشد کِشتی شراعُ وارَهد از کام دل
بی کس و تنها خدای ناخدایان گشته ام
مرغ بوتیمار دریای دلِ سر گشته ام
مستی ی بادم که روی موجها رقصان رود
هستی موجم که افتان روی جان لغزان رود
من به امیدِ چراغِ چشم ِ تو جان رانده ام
روشنم کن عاقبت تا ماهِ من تابان رود
ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 25 دی 1391برچسب:آوا,ترانه,
عبور می کند
آب
با چه خیالِ نرمی
و چه زود ...
مثل زندگی
که همیشه خوب نیست
اما
رویا هست
مثل ریزشِ یک برگ
اما
بهار هست
مثل صدای آینه
که می خواند
ترانه ی
نگاه و رفتن راه .
ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 13 دی 1391برچسب:آوا,سایه,اینه, بهار,
در سال 1285 متولد شد. در کودکی پدر را از دست داد و زیر نظر برادر بزرگترش پرورش یافت. در دوره دوم متوسطه در اداره تلفن استخدام شد و سپس به آموزگاری پرداخت مدتی هم در مدرسه زرتشتیان تدریس کرد و سرانجام در بانک ملی ایران استخدام شد. در جوانی صدای خوبی داشت و برحسب اتفاق با عارف قزوینی آشنا شد که حاصلش بهرهمندی از صدای عارف و آشنایی با دستگاههای موسیقی ایران بود و مدتی بعد نزد اقبال آذر تعلیم آواز دید. شهرتش در سال 1310 بود و با نوازندگان آن زمان همکاری هنری میکرد و در همان سال تعدادی صفحه ضبط کرد. در سال 1316 به بیماری سل دچار شد و پزشکان او را از خوانندگی منع کردند و سفری به شیراز و همدان کرد و برای تغییر آب و هوا و سپس به اصرار بعضی از دوستان به خواندن ادامه داد و کنسرتی هم همراه با تار
علی اکبر شهنازی در تهران برگزار کرد. بیماریش در هنگام جنگ دوم جهانی وخیم شد و در زمستان 1334 در بیمارستان بانک ملی بستری شد و سرانجام در بهمن همین سال درگذشت.
دوستانش و چند تن از نوازندگان گفتهاند که او مردی مؤدب، نیک نفس، گوشه گیر، خوش مشرب و بلند همت بود و طبعی حساس و زودرنج داشت و همین خصلت او را در برابر بیماری آسیبپذیرتر کرده بود. تحریرهایش روان و باصفا بود و در آوازش تحریرهای روان و پی در پی و بلبل وار روی مصوتهای مناسب داشت.
آثارش در بیات ترک (سر تسلیم نهادیم به حکم و رایت، افشاری با شعر سعدی، ابوعطا با شعر منصور بنای زندگی ای دوست رو به ویرانی است) بیات اصفهان با شعر فرصت شیرازی، دیدن روی تو و دادن جان همایون، منم که شهره، چهارگاه با شعر حافظ، عیب رندان مکن ای زاهد/ و سه گاه با شعر نظام وفا، ای خوشا عاشقی و مستی و بی پروایی
ادیب خوانساری
در سال 1280 در خوانسار متولد شد. پدرش
میرزا محمود اهل قلم و از روحانیون خوانسار بود. ادیب به خاطر صوت خوبش مؤذن مسجد خوانسار و در همان زمان با غزلیات سعدی، حافظ و مولوی آشنا شد. عندلیب گلپایگانی (تولایی) دور از چشم پدر به او آواز را تعلیم داد. در سن 18 سالگی بدون رضایت پدر به اصفهان رفت. ادیب حدود 2 سال نزد سیدرحیم رفت و به فراگیری آواز و دستگاهها پرداخت. ادیب در تهران با ابوالحسن صبا و رضا محجوبی به منزل اسماعیل زاده استاد کمانچه رفتند و از آموختههای آنان بهرهمند میشد و در منزل اسماعیل زاده با علی اکبر شهنازی و مرتضی محجوبی آشنا شد.
چند سال بعد صفحههای او ضبط شد و شهرت او فراگیر شد. از صفحههایش میتوان در افشاری، همایون، نوا و سه گاه همراه با تار برازنده نام برد. ادیب با مهرتاش همکاری هنری داشت و در رادیو هم آواز خوانده است. آواز ادیب همان سبکی است که در اصفهان از استادان خود آموخته است. در ارکستر
جواد معروفی هم قطعاتی اجرا کرد. از صفحههای مشهور ادیب و آثاری است که در سالهای 28-1327 خوانده شده و در شور و سه گاه هست.
او خوانندهای پرمایه با تحریرهای متنوع و سنجیده بود که با شایستگی مفهوم شعر را به شنونده منتقل میکرد.
در تابستان سال 1380 مؤسسه ماهور برخی از آوارهایش را با تار ابراهیم سرخوش به صورت سی دی و نوار کاست منتشر کرد. ادیب اصفهانی هم دوستی عمیق داشت و خبر درگذشت تاج او را سخت متألم و متأثر کرد. او در فروردین سال 1361 در تهران درگذشت.
تاج اصفهانی
سال 1275 در اصفهان در یک خانواده روحانی متولد شده است. او نزد سید رحیم اصفهانی، نایب اسداله، میرزا حسین ساعت ساز، حاج عندلیب و شاطر حاجی آواز را فرا گرفت. در سال 1307 در تهران با علی اکبر شهنازی کنسرتی داد و از همان زمان ضبط آثار او شروع شد که تا حدود 10 سال ادامه داشت. تاج سالهای آخر عمر به تربیت شاگردان مستعد مشغول بود و در آذرماه 1360 در اصفهان در گذشت.
سبک تاج
صدایش پردامنه و قوی بود و در اجرای نتها مهارت داشت. تحریر معروف او در گوشه بیداد همایون که خودش آن را تحریر فلکی مینامید تا 520 هرتس تداوم دارد. صفحه همایون تاج به همراه پیانوی مرتضی محجوبی و ویولن حسین یاحقی و تار ارسلان درگاهی توسط شرکت «هینزمسترزویس» که تاج به او مستر جیم میگفت ضبط شده است. تاج از نظر انواع تحریر و واضح خواندن شعر و شناختن و اجرای گوشههای ردیف موسیقی و اجرای ضربیهای مناسب در هر آواز ممتاز بود.
او هم در آواز و هم در تصنیف مهارت داشت. در تلفیق شعر و موسیقی صاحب سلیقه بود و اول شعر و بعد تحریر را تحویل میداد.
در مکتب قدیم، آواز به این معنا بوده که شعر را با حالتهای مناسب بخوانند و روی مصوتهای وسط مصرع تحریر ندهند. طاهرزاده میگفت شعر را به خاطر آهنگ خراب نکنید. خواننده نباید وسط کلمه یا وسط یک بیت تحریر بدهد.
آثارش
تصنیف شکایت معشوق به رنگهای طبیعت، شیدای چالشتری، مهرگل و مشهورتر از همه صفحه همایون و تصنیف جفای گلچین و آواز بیات ترک
و صفحه آواز عشق و صفحه دو دلداده. او در کنسرتهای انجمن موسیقی ملی شرکت میکرد. از بدو تأسیس رادیو اصفهان همکاری داشت و آثاری همراه با تار جلیل شهناز، حسن کسائی، تار سروری و لطفی و چند تن دیگر از او ضبط شده است. صفحه اذان و ترانه اصفهان با آهنگ علی اکبر شهنازی و شعر ملکالشعرای بهار نیز از آثار معروف تاجاند. همه ساله شاگرد وفادارش شاه زیدی مراسم یادبودی در آرامگاه او (تخت پولاد اصفهان) برگزار میکنند.
علی اصغر شاه زیدی و چند تن دیگر از شاگردانش قطعاتی اجرا میکنند و بعضی آوازهایش پخش میشود.
علی اصغر شاه زیدی
که هم اکنون در اصفهان زندگی میکند و مشغول تدریس آواز میباشد و چند نوار کاست به ویژه
چرخ گردون از آثار اوست.
جواد بدیع زاده
در سال 1280 در خانواده روحانی متولد شد. از اولین خوانندگان رادیو بود و با انجمن موسیقی ملی همکاری داشت. از مشهورترین آثارش همایون، شور عشق، قرایی و ماهور با تار شهنازی، خزان عشق که شعر رهی معیری است، ضربی، دشتی، جانا هزاران آفرین با شعر سعدی است. او سفری به سوریه برای ضبط آواز کرد و در سال 1325 با مهدی خالدی به هندوستان رفت و صفحههایی ضبط کرد. او به نوآوری در آواز گرایش داشت و قطعاتی هم مانند والس اصفهان و تصنیفهای فکاهی زالزالک، ماشین مشتی ممدلی و... خوانده است که اشعار از رضا روحانی و آهنگها از اسماعیل مهرتاش است. او در سال 1358 درگذشت.
غلامحسین بنان
فرزند کریم بنانالدوله در اردیبهشت 1290 در تهران به دنیا آمد. پدرش از مستوفیان خوش خط بود و تا حدی با موسیقی آشنایی داشت و آواز هم میخواند. مادرش پیانو مینواخت و خواهرش نزد مرتضی
نی داوود تار آموخت. نی داوود که در مراوده با خانواده بنان متوجه صدای خوش و استعداد بنان شد او را تشویق به فرا گرفتن آواز کرد. بنان از کودکی و نوجوانی در غیاب پدر از دستگاه فنوگراف صدای پدر را میشنید و تقلید میکرد. پس از چندی نزد ناصر سیف به فرا گرفتن آواز ادامه داد و بعد در اداره کل کشاورزی استخدام شد و بعد به اداره کل غله و نان رفت و در سال 1321 عبدالعلی وزیری بنان را به روحاله خالقی که در آن زمان معاون اداره کل موسیقی کشور بود معرفی کرد. علی نقی وزیری هم که با بنان نسبت خانوادگی داشت صدایش را تأیید کرد و او را برای دادن امتحان آواز به رادیو فرستاد.
در جلسه امتحان خالقی و ابوالحسن صبا حضور داشتند. به بنان گفتند سه گاه بخوان او سه گاه خواند و صبا با ویلن همراهیش کرد. خالقی با اشاره به صبا گفت که ننوازد و از بنان خواست گوشه حصار را بخواند. بنان خواند و به سه گاه فرود آمد و در آزمایش قبول شد و با ارکستر رادیو همکاریش را آغاز کرد. بنان در کنسرتهای خالقی همکاری میکرد. سالها با ارکستر شماره یک به رهبری جواد معروفی همکاری داشت و اولین برنامههای گلهای رنگارنگ و گلهای جاویدان و برگ سبز آثاری از او ضبط شده است.
او خوانندهای با شخصیت و نمونه ممتاز از هنرمندی شایسته بود. او در هشتم اسفند 1364 در تهران درگذشت.
سبک بنان
او در تلفیق شعر و موسیقی آوازی و انتخاب شعر و تناسب آن با دستگاه یا گوشه مورد نظر حسن سلیقه و مهارت داشت. گوش دقیقی داشت و در مرکب خوانی برنامههایی را اجرا کرده است. صدایش گرم و پخته بود و شنونده را تحت تأثیر قرار میداد. مد گردیهای او مشکل و رعایت آن مستلزم قریحه و مهارت زیاد خواننده است. صدایش از انقباض و فشار حنجره و فریاد زدن و زور آوردن به اندامهای صوتی حکایت ندارد و صدایش راحت و طبیعی پرورش یافته بود. این شیوه، ویژگی مورد پسند علی نقی وزیری بود و برای خواندن آثار او و خالقی مناسب بود. حتی در اواخر عمرش اجراهایش از همان گرمی اجراهای دوره جوانی برخوردار بود و هیچگاه سطوح کار خود را به خاطر شهرتهای کاذب و زودگذر پایین نیاورد. از ویژگیهای آوازش تن مطبوع و خوش آهنگ، کنترل صدا، درک مفاهیم شعر مناسب خوانی، تحریرهای سنجیده و خلاقیت هنری است. بنان مانند استاد سید رحیم، بعد از پایان مصرع یا بیت از تحریر استفاده میکرده است. او گوشههای مهجور را با مهارت میخواند و تا حدی با نواختن پیانو و ارگ آشنا بود.
آثارش
چه شورهها از عارف/ شکایت نی از مولوی، ره عشق در ماهور با شعر حسین گل گلاب/ بلبل مست در دشتی نیم شب باشد از حافظ/ مشتاق و پریشان با شعر سعدی در ابوعطا/ و آهنگهایی از روحاله خالقی مانند آه سحری ناب و نغمههای ماهور، بوی جوی مولیان، شب هجران، خاموش پیمان شکن، لاله خونین و... در گلهای رنگارنگ شماره 126 دشتی/ گلهای 174 سه گاه به یاد صبا/ گلهای 176 دیدی ای مه/ گلهای 210 بوسلیک/ گلهای 212 ماهور، دل میرود از دستم، گلهای 275 ماهور خریدار تو/ گلهای 217 دیلمان/ گلهای 224 تا بهار دلنشین/ گلهای 230 دشتی مرغ حق/ 232 دشتی نوای نی/ 234 چه شبها/ 250 گریه کن از عارف/ 252 دلتنگ از وزیری/ 254 بوی جوی مولیان اصفهان از خالقی/ و 276 اصفهان دیشب به سیل اشک از خالقی.
سیدمحمد طاهرزاده
در اصفهان در سال 1290 به دنیا آمد. عمویش سید حسین طاهرزاده خواننده مشهور اواخر عهد قاجار بود. شیوه خوانندگیش بیشتر مدیون عبدالحسین صدر
(صدرالمحرثین واعظ و خطیب مشهور) است که از واعظان خوش آواز بود. سید محمد، قطعه صدری یا خسرو شیرین در ابوعطا را با شیوه صدر و احساس عمیق میخواند. او با استادان موسیقی ایرانی چون ابوالحسن صبا، برازنده، جلیل شهناز، تجویدی، حسن کسایی اصغر شاه زیدی معاشرت دارد. ویژگیهای شیوه آواز اصفهان در صدایش مشهود است. او هم اکنون در سن 90 سالگی است و عادت به مطالعه دارد و کتابهای فنی موسیقی را مطالعه میکند.
یکی از شرایط خوب خواننده داشتن جسم و روح سالم است که شامل استاد طاهرزاده میشود سحرخیزی و درک زیباییهای طبیعت از عادتها و ویژگیهای او بود. در 22 دی ماه 1379 از طرف انجمن موسیقی اصفهان مراسم بزرگداشتش برگزار شد و به پیشنهادش نواری از آوازش به همراه ویلن پخش شد.
حسین قوامی
در سال 1288 در تهران متولد شد. نزد اسماعیل زاده و حجازی و ظلی موسیقی و آواز را فرا گرفت و با نام مستعار فاختهای در رادیو به اجرای برنامه پرداخت و در برنامه گلها در سال 1337 شرکت کرد. آواز قوامی دلنشین، سنجیده و اصیل است. صدایش از نظر ارتفاع صوت با ساز مطابقت خیلی نزدیک داشت و هنگام اوج خواندن از باز کردن نامتعادل دهان پرهیز میکرد. او هنرمندی متین و متواضع بود که سرانجام در اسفند 1368 درگذشت.
محمود محمودی خوانساری
در سال 1313 تولد یافت. نزد ابوالحسن صبا به
فرا گرفتن آواز و موسیقی پرداخت. او در گلهای رنگارنگ و برگ سبز شرکت داشت. صدایش پر از احساس و لطیف بود و از دل برمیخاست. او در اردیبهشت 1366 درگذشت.
عبدالوهاب شهیدی
در سال 1301 در اصفهان تولد یافت. آواز را نزد علی برومند و اسماعیل مهرتاش فرا گرفت و در برنامه مختلف گلها شرکت داشت و گاه با آوازش عود مینواخت. صدایش گرم و آرام است. آثارش عبارتند از: گلهای رنگارنگ 351 تصنیف نوا در گل به گلستان از علی نقی وزیری/ گلهای تازه 50 آمدی/ وه که چه مشتاق و پریشان بودم در اصفهان/ 155 بختیاری/ 309 تنظیم جواد معروفی درشور/ 64 دوبیتیهای باباطاهر/ 78 دشتی با پیانوی معروفی.
شجریان
در سال 1319 در مشهد تولد یافت و تحصیلاتش را در همین شهر به انجام رساند. مدتی در رادیو مشهد قرآن مجید تلاوت میکرد. از سال 1345 به تهران آمد و با نام سیاوش در برنامه رادیو شرکت کرد و از محضر استادانی چون نورعلی برومند استقبال کرد. در برنامههای بعدی رادیو با نام اصلی خود به اجرای برنامه پرداخت. در گلهای تازه شرکت میکرد و با کنسرتهایی به سرپرستی فرهاد فخرالدینی، فریدون شهبازیان، محمدرضا لطفی، فرامرز پایور، همایون خرم، پرویز یاحقی، پرویز مشکاتیان و چند تن دیگر شرکت داشت.
او تصنیفهایی از شیدا، عارف، درویش خان و روحاله خالقی حسامالسلطنه مرادی/ امیر جاهد و مهدی خالدی/ علی تجویدی و دیگران بازخوانی کرده است.
صدایش دارای وسعت مطلوب و در محدوده زیر و بم تنور است. او در خط و خوشنویسی استاد است.
محمود کریمی
در سال 1306 در تهران متولد شد. از شاگردان عبداله دوامی و حاج محمد ایرانی مجرد بود و سالها در وزارت فرهنگ و هنر و هنرستان موسیقی ملی هنرآموز آواز بود. از شاگردانش پریسا، سوسن مطلوبی و افسانه رثایی است. او در سال 1363 در تهران درگذشت.
سید نورالدین رضوی سروستانی
در سال 1324 در فارس به دنیا آمد. از کودکی عشق و علاقه فراوانی به موسیقی داشت. وی از سال 1330 به بعد آموزش آواز را به صورت جدی نزد مشیر معظم افشار آغاز کرد. در سال 1336 به تهران رفت و برای تکمیل آموختههای خویش نزد استاد محجوبی، رضا فروتن، احمد عبادی، علی اکبر شهنازی، تاج نیا، سلیمان امیرقاسمی، اصغر بهاری و نورعلی برومند رفت و بهرههای فراوانی از مکتب این اساتید برد. در سال 1347 در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی اصیل ایرانی محضر نور علی برومند را به خوبی درک کرد و ظرایف و دقایق آوازی را از ایشان فرا گرفت. از سال 1352 به بعد با همکاری گروههای موسیقی شیدا، مولوی و گروه استاد پایور کنسرتهای مختلف در ایران و خارج از کشور، برای شناساندن موسیقی اصیل ایرانی به ویژه آواز اجرا کرد. تعصب و توجه او به حفظ اصالت و ارزش موسیقی زبانزد خاص و عام بود. دانش و تجربههای او در این زمینه از گنجینههای موسیقی سنتی محسوب میشود. از آثار هنری او ردیف آواز است که به همراهی تار داریوش طلای در مجموعه 12 گامت ضبط شده است که یادگار ارزشمندی برای موسیقی سنتی ایران است و آخرین اثرش با همکاری محمد جلیل عندلیبی «سروستان» نام دارد.
لازم به ذکر است که نوید و مسیح افقه، مصلی نژاد، صداقت کیش، رضا کواری، قدرتاله ستایش، مصلی نژاد، رضا صلاحی، سعید نیا کوثری و پژمان فرد از محضر استاد کسب فیض کردهاند.
از شاگردان استاد می توان اشاره کرد به: 1-مجید روزیطلب 2-مهدی صالحی 3-جواد یوسف نژاد 4-حسین گل زرد 5-محسن اوجی 6-صداقت 7-علمدار 8-پورمختار 9-تجرد 10-حسین پور و...
از گفتههای او
1 -تحول لازمه یک جامعه زنده است.
2 -هنر همواره پویاست و هنرمند همواره باید در اندیشه خلق هنری باشد.
3 -شعر در واقع عرصه ظهور آواز است و آواز تفسیر شعر.
4 -رابطه آواز و شعر یک رابطه دیرینه و یک سازش عاشقانه است.
5 -آشنایی با ردیف آشنایی با ادبیات و قدرت انتخاب شعر و جذب و انتقال مفاهیم و مضامین شعر از ویژگیهای کمال یک آوازخوان است.
از خوانندگان سالهای دهه 1330: احمد ابراهیمی، قمر، منوچهر همایون پور و امیناله رشیدی، اکبر گلپایگانی، نادر گلچین، حسین خواجه امیری، ناصر مسعودی، محمد نوری آشورپور و وزیری.
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
آوای قلم و آدرس
avayeghalam2.LXB.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.